قندهار یا زهر مار
اشرف هاشمی اشرف هاشمی

اینروز ها وضعیت دلخراش امنیتی در شهر زیبا کندهار چنان تاسف اور است که هیچ بنیننده و نوسینده یی نمیتواند از کنار ان بی تفاوت رد شود . مرگ صدها نفر در انفجارات چند روز پیهم مایه تاثر برای هر هموطن وهرانکه اگر ذره احساس برای این مرز وبوم دارد بوده وبدشمنان خون اشام و تشنه بخون ملت رنجدیده افغان نفرین میفرستد.   

قندهار را بنا حق قند –هار نگفته اند واقعا قندها بوده وشکربار. زمینهای سر سبز وخرم-  ملک حاصلخیز وباغ های پر میوه ان او را چون قند شرین ساخته لذت انار و انگور ان اب دهن هرکه را از ان چشیده باشدو فعلا که یادی از ان میشود جاری میکند در فصل میوه انقدر فراوانی در بازاراهای شهر و اطراف ان میباشد که تصور ان را نمیتوان کرد. مردم شریف ونجیب ان با ان لهجه خاص حرف زدن به شرینی ان شکر افشانی میکند .

این شهر زیبا و دوستداشتنی در اثر موقعیت و  مرز مشترک با دشمن تبهکارکشور ما (پاکستان)  بار اول  نیست که شاهد خون – غم واندوه بوده هزاران پیروجوان -  زن ومرد را به ماتم شانده بیاد دارم  دهه شصت هجری را که مثل امروزهزاران خانواده را در ماتم عزیزان شان سیه پوش نموده بود .

نه تنها تحریکات بلکه مداخلات مستقیم پاکستان و کشور های ذیدخل در جنگ های انزمان  حالتی چون امروز را برای مردم زخمت کش ان تحمیل نموده برای تربیه نمودن گروهای مخالف تا بتوانند بیشتر بقتل و خونریزی بپردازند در هرگو شه وکنار مجرب ترین افراد چینایی –فرانسوی وعربهای خو ن ا شام  قدم قدم با مخالفین انزمان در قرارگاه ها و پاتک ها زانو زده و منکر صدها کر نیل و جرنیل پاکستانی با لشکری ملیشه های شان هیچ کس بوده نمیتواند . بیاد دارند مردم قندهار که برنامه سازان فلم های تلویزون های غربی برای ثبت نوارهای خود (ثبت جنگهای مستند) جان صدها انسان زحمتکش را در ناحیه پنجم و دروازه کابل وسایر محلات  گرفتند .

نسلی ما هنوز زنده و شاهد است که در ان زمان این تبهکاران برای دسترسی بقتل وانسان کشی از هرنوع میتود .شیوه که یادداشتند دریغ نورزیدند که از ان جمله چند نمونه ان را قابل یاد اوری میدانم .      برای ترور سربازان  افسران و کارمندان دولتی از میتود های زیر استفاده میبردند

الف. کودکان خورد سال در داخل شهر از نظامیان و کارمندان دولتی طالب کمک برای حمل بار و یا بو قچه خود میشدند بمجردیکه شخص کمک کننده در داخل پس کوچه ها میشد توسط تروریست ها ترور میگردید.

ب . تروریست های حرفوی با گذاشتن عینک های افتابی خود را کور وانمود کرده در هنگام نزدیک شدن افراد دولتی خود را بدر ودیوار میزدند  .افراد دولتی بخاطر ترحم انسانی دست شان را گرفته وبه کوچه های که میخواستند رهنمایی میکرد هنگامیکه شخص کور در داخل کوچه شده بینا گردیده به تروران فرد میپرداخت . خیلی نامردانه از  احساسات پاک انسانها سوی استفاده می نمودند .

ث. در جریان عملیات ها  از دختران و زنهای جوان برای بدام انداختن نظامیان بگونه استفاده مینمودند که  انها را برهنه نموده در بامها برای تحریک جنسی با مهارت های سکسی پیش نموده که بعضا سربازان تازه وارد میخواستند تا این نمایش را از نزدیکتر نگاه کند بی خبر از انکه در دام مرگ میافتاند .

ج –جابجانمودن مینهای ساعتی در مناطق پرازدخام  شهر که باعث قتل عام ها دربین مردم بیگناه شهر میشد .

د – پرتاب بمهای دستی از بام ها بروی مردم و ضربات کورکورانه ماشیندار و بعد بدون مقاومت فرار .

سیستم ساختمانی شهر برای تروریستان نقش بسزایی داشت که براحتی میتوانستند از ساحه ترور با عبور بام به بام و یا از داخل خانه ها که دیوار های خانه های مردم رابزوروتحدید سوراخ نموده بودند تا فاصله های چند کیلو متراز سا حه ترور فرار نمایند که بعد ها دولت مجبور گردید تا سیستم سرک کشی ها جدید را پیاده نموده و دست ترورستان از شهر قطع نماید.

ولی دشمنان ارام نمیگرفتند چون دشمنان وطن انها راارام نمیگذاشتند از پخش هزاران مرتبه بازیچه های اطفالکه در داخل ان مین ها کوچک ولی کشنده جابجابود در جاده ها  - مکاتب و محلات مسکونی شروع  - پرتاب سلاح های خفیفه تا مدرن ترین راکت های سکر و خوشه یی که صدها مین را بعداز انفجار پخش میکرد شهر  قندهاربر پیکرخود شاهد است .

استفاده از راکت های ستنگر و بلو پایپ  برای سقوط طیارات ملکی  همیشه مورد استفاده قرار میگرفت .

در بدل میلونها  کلدار ترور شخصیت های برجسته دولتی نه تنها از برنامه های شان بود حتی حاضر به ان بودند که در مقابل پول خرقه مبارک را که زیارت گاه عام وخاص بود به پاکستان انتقال داده و بند داله را که نه تنها شهر را زیر اب مینمود ولایات همجوار را نیز با نابودی میکشاند در پلان های سر دستی شان قرار داشت که کار شباروزی و زخمات فردفرد وطندوستان بود که این برنامه ها و همچو صد ها برنامه تخریبی پاکستان  بناکامی کشانیده شد .

دولت عوض شد قندهار نیز مانند شهر کابل  جنگ های خانه بخانه را امتحان کرد  انچه را که دسترسی به تخریب اش نداشتند حالا تخریب نمود . با انهم دست بردار نشده  ابتدا تخم نفاق پاشید تا انانیکه بوسیله نوک های تفنگ حرف اول رامیزدند بجان هم افتند و زمینه را برای نطفه  گذاری طالبان دراین ولایت اغاز کرده  سیلی از ملیشه های پاکستانی و اعراب تشنه بخون در کوتاهترین مدت بزرگترین دستاوردها را به انها بخشید که حکمرانی بر بیشتر از نود در صد خاک افغانستان را همگان شاهد است.

از انجایکه انها از اغازین روزی کار و فعالیت خود تروریست بودند ولی این ترور ها بنفع باداران شان بود هیچکس به انها تروریست خطاب نکرده فاتحین و قهرمانان شهدا و غازیان  خطاب میگردیدند . اما روزگاری بگونه امد که این سگها ها صاحب خور شدند ویا برنامه های بادارانشان عوض شد   ضرورت  یااز رویی مجبوریت بود تا گوشه یی از جانایات شا ن را افشا و بجهانیان وانمودسازند که اینها تروریست وادم کشهای حرفوی اند .و تحت نام از بین بردن تروریسم  و جلوگیری از نفوذان در جهان بسوی افغانستان شتافتند

ساختار این گروهک ها  فعالیت و عملکردهای شان مباحث جداگانه میطلبد اما در اینجا میخواهم فقد بخاطریکه از موضوع دور نشویم  روی وخامت اوضاع در جنوب کشور بخصوص ولایت کندهار ابراز نظر نمایم

چرا فشار جنگ و انفجارات در سمت جنوبی کشور که مرکز ان قندهار است بیشتر اوج گرفته است؟

 شکایات پیهم کانادایی ها از تلفات که در کندهار داده و جلسات پیهم ناتو در باره کمک سایر دول در استقامت زون جنوبی باعث خرابتر شدن وضع کندهار میباشد .  صدر اعظم کانادا اخطار داد اگر قوتهای سایر هم پیمانهایش در ردیف انها به جنوب همکاری نکند انها افغانستان را ترک خواهند گفت . جلسات پیهم ناتو روی این مسله تاکید مینمایید تا تمام اعضا ان در این محل همکار باشند  . ایا این همه واقعیت دارد که امر یکا برای دیگران هم اجازه میدهند تا در جنوب بیایند و از نزدیک نظاره کنند که چطور و چگونه دشمن در پاکستان مسلح – تجهیز و به افغانستان فرستاده میشود ؟

ایا این همه انفجارات وحشت و دهشت برای این نیست تا هیچکس از هم پیمانهای شان جراات پیدا نکنند تا بیایند و فردا اگر بین شان شگافی بوجود امد افشا نمایید که که در پشت این پرده چه بازی های وجود دارد ؟

ایا این عمل امریکا برای اینست که پای دیگران را نیز بسوی مرگ بکشاند تا در پرداخت مصارف ناتو چون وچرا نگویند و به اصطلاح عملا برای انها نشان بدهد که اینک تروریستها زنده و فعال اند .

ایا اگر کسی دیگری بیایید  دعوای شراکت براین عواید بزرگ مواد مخدره که مرکز ان جنوب کشور است  نخواهد نمود ؟

اگر به عمق قضیه داخل شویم به صدها چرا دیگر نیز بر میخوریم و در میابیم که اینهای که بمقصد ارامش در کشور ما امده اند نمیخواهند که مردم ما ارام بیگرند  بلکه هر انچه داریم ونداریم همه را به یغما برده برای ادامه تسلط خود جنگها را ادامه داده در اخرین تحلیل بدنه دیگری را نیز از کشور ما جدا کرده بدست پاکستان بسپارند .

ویازمانیکه میبنیم یک شهر را ((کوزوو))مملکت میسازند  نه هراسیم که همچو برنامه یی را در حق ما نیز انجام دهندو یک بدنه انرا (جنوب) که بمراتب از کوزووبزرگتر و با جمعیت تر است روزی رسد از افغانستان جداسازد .

پس بر ماست تا بیشتر از هروقت دیگر بیدار و هوشیار باشیم . نگذاریم که اجانب بوسیله تفرقه بیانداز و حکومت بکن پلان های شوم خودرا بالای کشور عزیر ما تطبیق نمایید.وحدت و یکپارچگی  وطنپرستان واقعی که نه تنها در گفتار – تاریخ نیز شاهد کردار شان بود  ضمانت کننده نجات  -اعمار و حفظ افغانستان  بوده وخواهد بود .مردم نجیب افغانستان از فرد فرد ما میطلبد تا بار دیگر دستهای پاک خودرا باهم داده  به کمک انها بشتابیم . در غیر ان دیر خواهد بود وافسوس خواهیم نمود.................... با درود های دوستانه.

 

 

 

 


March 16th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات